وقتی کسی به کار شما علاقه نشان می‌دهد، بهتر است داستان خود را برایش تعریف کنید.
حقایق می‌گویند اما داستان‌ها فروش می‌کنند!
بیشتر ما داستان‌هایی که برایمان تعریف کرده‌اند را بهتر از حقایقی که شنیده‌ایم به یاد می‌آوریم. یک روش برای معرفی توانمندی‌ها و ویژگی‌های فردی این است که در مورد آن‌ها داستان‌هایی بگوییم. از این روش می‌توانید برای معرفی استعدادها، مهارت‌ها یا تجربه‌هایتان به شیوه‌ای موثر و معتبر بهره بگیرید.
بیشتر مدیران مالی در انگلستان، حسابدارانی با کت و شلوار سیاه بین 30 تا 60 سال هستند. از آنجایی که هر کسب و کاری که بالاتر از اندازه‌ای معین باشد، به مدیر مالی نیاز دارد، هزاران نفر با توصیف بالا جور در می‌شوند. اگر از آن‌ها بپرسید که آیا در برقراری ارتباطات اجتماعی خوب هستید، تمام آن‌ها جواب مثبت می‌دهند. این همه اشتراک نظر به چشم آمدن یک مدیر مالی را در میان جمع سخت و دشوار می‌کند.
وقتی در مورد خودتان داستانی بیان می‌کنید، شنونده حقایق و اطلاعات را موشکافانه بررسی می‌کند. برخی از شکارچیانِ استعداد، افراد زیادی را دیده‌اند که ادعا می‌کنند یک محصول را راه‌اندازی کرده‌اند یا مبادلات مالی زیادی را کامل کرده‌اند. قرار نیست تمامی این ادعاها درست باشد. شاید اگر بگویید که عضو یک تیم بوده و روی پروژه‌ای خاص کار می‌کرده‌اید، باور کردنی‌تر باشد. البته بهتر است سهم خود در این پروژه را به خوبی روشن کنید. اصولا همه می‌گویند که تیم را رهبری می‌کرده‌اند یا در بخش خاصی از پروژه همراهی داشته‌اند اما بهتر است مقیاس پروژه و سهم شما در آن به خوبی بیان شود. هدف شما این است که با این داستان نام شما دهان به دهان بچرخد نه اینکه مورد تمسخر دیگران قرار بگیرید. اگر در بخش اجرایی پروژه کار می‌کرده‌اید، بهتر است به جای اینکه تمام اعتبار کار را برای خودتان بردارید، به دستاوردهای تیمی اشاره کنید.
با اینکه بسیاری از افراد از شنیدن داستان‌ها لذت می‌برند، برای سوال خود جواب‌هایی رک و پوست کنده می‌خواهند. اگر کسی از شما بپرسد که آیا می‌توانید فلان کار را انجام دهید، بی آنکه طفره بروید، جواب بلی و خیر بدهید، اگر از ارائه پاسخ‌های صریح اجتناب کنید، طرف مقابل فکر می‌کند که شما موضوعی را مخفی می‌کنید.
اشاره دقیق و سریع به کاری که انجام می‌دهید، بسیار سودمند است و اگر در پروژه معروف و بزرگی شرکت داشته‌اید، بهتر است نقش خود را بیان کنید. این کار نشان می‌دهد که پیدا کردن مشتری یا کارفرما برایتان اهمیت دارد. البته مراقب باشید که بیش از اندازه خودتان را آدم مشغولی نشان ندهید، چون ممکن است پیشنهاد احتمالی یک کار جدید را از دست بدهید.