آموزش و پرورش کلیدیترین بخش هر جامعهای است اما متاسفانه بیشتر تمرکز مدیران و حتی پدر و مادرها روی رسیدن به دانشگاه است در صورتی که کسی نگران 12 سالی که بچهها در مدرسه میگذرانند و تاثیر آن در زندگی آیندهشان نیست! بلکه بیشتر نگرانی روی کیفیت ورودیهای دانشگاه و عدالت ورود به دانشگاه است. در شرایطی که اولویت با همین 12 سال آموزش است. وقتی دغدغه این که بعد از گذراندن این 12 سال محصلان بتوانند شغلی بسازند و درآمدی کسب کنند جای خود را به اینکه آیا دانش آموز میتواند بیشتر درس بخواند یا خیر؟! بدهد چه اتفاقی میافتد؟ همین اتفاقی که شاهد آن هستیم، یعنی فارغ التحصیلانِ مدرکدارِ بیکار! در حالی که این واقعا ایده غلطی است.
دو علمی که همه دانش آموزان باید بیاموزند
اگر قرار بود هدف مدرسه آمادهسازی محصل برای کارآفرینی و تولید ثروت باشد، آموزش و پرورش باید تمام برنامههای خود را از ریشه تغییر میداد و باید چند چیز را در دوره 12 ساله میگنجاند تا تمام دانش آموزان به سطحی از بالندگی فکری برسند که در همان دوران پس از مدرسه میتوانستند گلیم خود را از آب بیرون بکشند! گرچه به طرز حیرت انگیزی در هیچ سیستم آموزشی خبری از مواردی که در ادامه بر خواهیم شمارد نیست با این وجود شما به عنوان والدین فرزند خود، خوب است دستورالعملهای زیر را برای دانش آموز محصل خود در نظر داشته باشید. در حقیقت چند راهکار موثر برای اینکه بچهها بتوانند برای خود برنامه مالی داشته باشند وجود دارد که در زیر با هم مرور میکنیم.
راهکار اول- به فرزندان خود حسابداری آموزش دهید!
در بیشتر مدارس علومی که برای دانش آموز کاربردی ندارند به شکل کاملا پلکانی آموزش داده میشوند، به عنوان مثال برخی مطالب دروس شیمی به صورت مقطع به مقطع آموزش داده میشوند و در آخر برای کسب اطلاعات بیشتر، دانش آموز باید فکری برای رسیدن به دانشگاه بکند! در حالی که علومی مثل حسابداری یک نیاز روزمره است با این حال این درس به صورت صفر و صدی آموزش داده میشود. جالب اینکه تقریبا تمامی دانش آموزان تا قبل از دانشگاه مطلقا چیزی درباره حسابداری نمیدانند مگر اینکه برخی از سر ناچاری یا علاقه به انتخاب این رشته در دانشگاه بپردازد که در این حالت نیز ناگهان انبوهی از اطلاعات در اختیار دانشجو قرار میگیرد که با فضای واقعی فاصله زیادی دارد. ما معتقدیم این فضا باید کاملا برعکس میبود به این معنی که اگر دانش آموز بعد از 12 سال تحصیل میتوانست به سطحی برسد که توانایی اداره یک بنگاه کوچک را داشته باشد چقدر در کارآفرینی و خلاقیت موثر بود؟ اما نه تنها این اتفاق نمیافتد بلکه بسیاری از فارغ التحصیلان رشته حسابداری در به در به دنبال پیدا کردن شغل هستند! این کسانی که سرشان در حساب و کتاب است حتی نمیتوانند کمترین درآمدی برای خود داشته باشند و دائما به فکر استخدام در شرکتهای مختلف هستند. این جمله کلیدی که بدون دانش حسابداری هر نوع کسب درآمدی در معرض نابودی است را به خاطر بسپارید!
راهکار دوم- به فرزندان خود دانش عمومی بازار را بیاموزید!
کسی که قرار است 12 سال از عمر با ارزش خود را صرف تحصیل کند در انتها باید به این نکته اشراف داشته باشد که بازار به طور کلی چگونه کار میکند. به طور مثال بازار املاک کشور این فرد به چه شکل کار میکند؟ بازار کالا به چه شکل کار میکند؟ یا بازار سهام به چه شیوهای کار میکند؟ علاوه بر این بداند که همه این بازارها در کشورهای دیگر به چه شکل کار میکنند؟ روش ورود به آن بازارها به چه شکل است؟ فهمیدن همه این موضوعات قطعا نیازمند تجربه است اما داشتن این اطلاعات میتواند سکوی اول تجربه را بالاتر قرار داده، ضمن اینکه فراگرفتن این دانش مانع افتادن افراد در دام توهمات خواهد شد.
بنابراین اگر دانش آموزی دارید، حتما فکری برای آینده او داشته باشید، فکری که فقط معطوف به رفتن به دانشگاه نباشد بلکه رفتن به دانشگاه تکمیل کننده دانش گذشته دانش آموزان باشد.